جدول جو
جدول جو

معنی قاضی نورالدین - جستجوی لغت در جدول جو

قاضی نورالدین
(رُدْ دی)
محمد (مولانا...) ولد مولانا نظام الدین عبدالقادر طبسی است. وی در علوم شرعی و نوشتن سلوک و سجلات و تمسکات وقوف تمام دارد و منصب قضاء کازرگاه چندی او را بوده و سه چهار سال نیز در دارالسطنۀ هرات به اتفاق سایر قضات اسلام قضایای مردم را فیصل میداد. و در زمان مؤلف حبیب السیر در آن منصب باقی بود. (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 617)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قاضی صدرالدین
(صَ رُدْ دی)
محمد بن قاضی قطب الدین عبدالله امامی از قضات و دانشمندان عهد شاهرخ است. وی پس از وفات پدر مدتی در هرات و توابع و مضافات به منصب قضاء اشتغال داشت و به امانت و دیانت در میان مردم حکم کرد. وی دارای جودت ذهن و حدت طبع بود و گاهی شعر میگفت. او در ششم شوال سال 838 هجری قمری به مرض طاعون وفات یافت. (حبیب السیر چ قدیم جزء سوم از ج 3 ص 211)
لغت نامه دهخدا
قاضی نصیرالدین
(نَ رُدْ دی)
یکی از بزرگان عهدسلطان غازان خان مغول. غازان خان به سال 702 هجری قمری وی را با قاضی قطب الدین موصلی به رسالت نزد ملک ناصرفرستاد. (حبیب السیر چ قدیم جزء اول از ج 3 ص 53)
لغت نامه دهخدا